رئیس جدید مرکز نشر دانشگاهی، معتقد است، مرکز نشر دانشگاهی را میتوان با دو تعریف دید نخست بهعنوان ناشری در کنار ناشران دیگر یا مرکزی برای سیاستگذاری؛ وی بر دومین تعریف تاکید دارد.
به گزارش چاپ و نشر آنلاین به نقل از ایبنا، مرکز نشر دانشگاهی؛ نهاد ۴۵ ساله و از نخستین متولیان تولید منابع درسی و دانشگاهی در ایران بعد از انقلاب شناخته میشود. از ابتدای تاسیس مرکز، بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ عنوان کتاب به قلم پدیدآورندگان متخصص علوم مختلف و به گفته امیرمسعود شهرامنیا، رئیس جدید مرکز سرآمدان علمی کشور تولید و منتشر شده است؛ تلاشی که جزو افتخارات این مرکز نشر محسوب میشود. با وجود این کارنامه درخشان همانطور که شهرامنیا در گفتوگو با ایبنا اشاره کرد، نمیتوان از فرازوفرودهای آن نیز نگفت.
در فصل جدید مرکز که با انتصاب دکتر امیرمسعود شهرامنیا در تیرماه سال جاری آغاز شد، این مرکز با پشتوانه تجربههای غنی از حضور سرآمدان علمی کشور برنامههای کلان خود را براساس رویکرد جدید ترسیم میکند. شهرامنیا وی معتقد است، «مرکز نشر دانشگاهی را میتوان با دو تعریف دید؛ نخست بهعنوان ناشری در کنار ناشران دیگر و در جریان تولید و رقابت. این تعریف بد نیست اما حداقلی است. تعریف دوم اینکه مرکز نشر دانشگاهی را مرکزی برای سیاستگذاری، همراهی و همدلی با ناشران دانشگاهی بدانیم.» شهرامنیا دومین تعریف را پیشنهاد میکند؛ نه به معنای اینکه مرکز، دنبال دولتی کردن یا استیلا بر ناشران باشد.
رئیس جدید مرکز نشر دانشگاهی که تجربههای متنوعی از مدیریت و همکاری با مجموعههای فرهنگی ازجمله در موسسه نمایشگاههای فرهنگی، موسسه نشر شهر، انتشارات سروش، موسسه همشهری و سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران دارد، درباره بیتوجهی به حقوق مادی و معنوی پدیدآورندگان کتابهای دانشگاهی هشدار میدهد و تاکید دارد با تکیه بر قانون کپیرایت داخلی میتوان به حافظ حقوق آنها بود. یکی از ابزارهای موثر مرکز برای عینیت بخشیدن به این رویکرد، طراحی «سازواره توزیع و انتشار کتابهای دانشگاهی» است که فاز نخست آن به زودی رونمایی میشود.
شهرامنیا در گفتوگوی یک ساعته به میزبانی ایبنا، درباره آسیبهای جزوهخوانی، فعالیت بیدغدغه کیوسکهای کپی کتابهای دانشگاهی با کاغذ یارانهای و سهم اندک کتاب در سبد مصرف خانوادهها و دانشجویان گفت.
– میدانیم در مجموعه مرکز نشر دانشگاهی که سال ۱۳۵۹ تاسیس شد، افراد شاخصی حضور و فعالیت داشتند. وضعیت مرکز نشر دانشگاهی ۴۵ ساله در زمان پذیرش مسئولیت ریاست، چگونه بود و برای ادامه مسیر چه چشماندازی را ترسیم شده است؟
مرکز نشر دانشگاهی، شاید یکی از بارزترین محصولات جریان فکری و اندیشهای انقلاب اسلامی ایران است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دانشگاهها به دلیل انقلاب فرهنگی تعطیل میشود، تا با رویکردی جدید مجدد فعالیتشان آغاز شود.
دکتر حداد عادل، تعریف میکردند که با تعطیلی دانشگاهها در شورای انقلاب فرهنگی، تصمیم گرفته میشود، یک مرکزی برای استفاده از توان علمی و آکادمیک استادان مجرب دانشگاه و با هدف تدوین متون دانشگاهی، متناسب با فضای جدید ایجاد شود. این مهم را برعهده دکتر نصرالله پورجوادی از چهرههای شناخته شده حوزه علم و فضل گذاشتند.
ابتدا با عنوان «شورای تدوین کتب دانشگاهی» و بعد از یکیدو سال، به مرکز نشر دانشگاهی تغییر نام پیدا میکند. مرکز نشر دانشگاهی در ادامه به نقطه ثقل تولید نشر منابع درسی و دانشگاهی و محل تردد همه بزرگانی که متاسفانه تعداد زیادی از آنها دیگر در بین ما نیستند ادامه پیدا میکند. به عنوان مثال از مرحوم شهیدی تا مرحوم ابوالحسن نجفی، مرحوم اسماعیل سعادت، اسلامی ندوشن، همچنین چهرههای نامداری در حوزههای فلسفه، علوم پایه و شاخههای مختلف؛ بنابراین گنجینهای از کتابها، طی یک دوره نهچندان طولانی در مرکز نشر دانشگاهی تولید میشود.
علاوهبراین در مرکز نشر دانشگاهی و طی ۱۵ سال فعالیت، زیرنظر شورای عالی انقلاب فرهنگی، گروههای پژوهشی متعدد با موضوعبندیهای مختلفی شکل میگیرد و به محل آمد و شد استادان زیادی تبدیل میشود. در ادامه سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها، بهطور تخصصی در حوزه علوم انسانی، ایجاد میشود، البته به نظرم با تشکیل «سمت» مرکز نشر دانشگاهی به درستی از علوم انسانی فارغ نشد و فاصله نگرفت؛ بهعبارت دیگر به نشر کتاب در حوزه علوم انسانی ادامه داد اما در سایر حوزههای علمی توسعه بیشتری پیدا کرد.
طی ۴۵ سال چند عنوان کتاب در مرکز نشر دانشگاهی تولید شده است؟
بیش از ۲ هزار و ۵۰۰ عنوان.
نکته قابل تامل اینکه از بیشتر سرآمدان شاخههای مختلف علوم ایران، یک اثری در مرکز نشر دانشگاهی وجود دارد؛ از استادان درجه یک حوزههای فلسفه، ادبیات، ریاضی، فیزیک و شیمی. دومین نکته، حفظ استانداردهای نشر، در مرکز نشر دانشگاهی است. قطعاً نمیتوان فراز و فرودهای فراوان یا کوچک شدن شعاع اثرگذاری و حجم کار مرکز را پنهان کرد؛ با این وجود استانداردش را کاهش نداده است.
بسیاری از ناشران کشور به دلیل بازیهای سیاسی و بازیهای فروش و بازیهای مدیریتی، در دام روزمرگی و تنزل کیفی آثار افتادهاند. مرکز نشر دانشگاهی با توجه به ساختار منسجم و وجود شواری پژوهشی، استاندارد علمی خود را حفظ کرده است؛ بنابراین مرجع معتبر دانشگاهی محسوب میشود؛ علاوهبراین اتصال مرکز با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری موجب شده تا رتبه دانشگاهی بالایی داشته باشد. بالاترین امتیاز برای نشر آثار علمی، ویژه منابعی است که در مرکز نشر دانشگاهی منتشر میشود. وزارت علوم، تحقیقات و فناوری بهدرستی این جایگاه را شناخته است.
البته مرکز نقاط ضعف هم دارد؛ ازجمله اینکه با سرعت تحولات نشر، بهروز نشده؛ البته این ایراد بهطور کلی به جریان نشر کتاب در ایران وارد است اما توقع میرفت با توجه به سبقه علمی و اتصال به موتور پیشران توسعه علمی کشور، کمتر شاهد چنین وضعیتی باشیم اما متاسفانه این طور نیست؛ بهعبارت دیگر عقبماندگی نسبت به فضای جدید، ازجمله نشر دیجیتال و نشر تعاملی، تا حدودی عقب مانده است؛ بنابراین یکی از برنامهها در فصل جدید مرکز نشر دانشگاهی، توجه به این موضوعات است.
در بازار رقابتی نیز چنین وضعیتی وجود دارد. به این معنا که مرکز نشر دانشگاهی، آن هویت بالادستی خود، برای گرفتن دست ناشران و ایفای نقش حمایتگری، کمرنگ شده که شاید به دلیل مسائل اعتباری باشد؛ بنابراین در عمل نتوانسته یاریگر و جهتدهنده دیگر ناشران دانشگاهی بخش خصوصی و دولتی باشد. در دوره جدید رفع این نقیصه را دنبال میکنیم. در مجموع مرکز نشر دانشگاهی یک مجموعه خوشنام، خوشسابقه آبرومند و در عین حال با ظرفیتهای درخور توجه است. از سوی دیگر یکسری نواقص و عقبماندگیهایی هم دارد. بسیار خوشبینم به واسطه حضور نیروی انسانی کارآمد و حمایت دستگاههای مختلف، ازجمله وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وضعیت بهتر و روبهجلو را شاهد باشیم.
درباره تاثیرگذاری مرکز نشر دانشگاهی بر جریان نشر منابع علمی فرمودید؛ برای احیا این تاثیرگذاری چه رویکردهایی تعریف شده است؟
۴۵ سال پیش، زمان تشکیل مرکز نشر دانشگاهی، ناشر تخصصی دانشگاهی بسیار اندک بود؛ ازجمله انتشارات دانشگاههای بزرگ مثل دانشگاه تهران؛ علاوهبراین تعداد ناشران بخش خصوصی، کمتر از انگشتان یک دست بود و رسته نشر دانشگاهی چندان جدی شناخته نشده بود. درحالی که بیش از ۱۰۰ ناشر دانشگاهی در بخش خصوصی فعال هستند که برخی بسیار قوی و تاثیرگذارند؛ علاوهبراین در دانشگاههای مختلف نیز انتشارات دانشگاهی فعالاند که برخی بسیار تاثیرگذارند اما تعداد زیادی از ناشران فعال این حوزه بهخصوص بهلحاظ بازار، نه محتوا، نفوذ و بروز و موفقیت آنچنانی ندارند.
بعد از پذیرش مسئولیت، در دیدار با دکتر حسین سیمایی صرّاف، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری، گفتم مرکز نشر دانشگاهی را میتوان با دو تعریف دید؛ نخست بهعنوان ناشری در کنار ناشران دیگر و در جریان تولید و رقابت. این تعریف بد نیست اما حداقلی است. تعریف دوم اینکه مرکز نشر دانشگاهی را مرکزی برای سیاستگذاری، همراهی و همدلی با ناشران دانشگاهی بدانیم؛ در این دیدار تاکید کردم، دومین تعریف را پیشنهاد میکنم؛ نه به معنای اینکه دنبال دولتی کردن یا استیلا بر ناشران باشیم.
با همراهی وزیر محترم علوم، تحقیقات و فناوری و ساختار مدیریتی مرکز نشر دانشگاهی، میخواهیم ابتدا کمکحال ناشران وابسته به دانشگاهها و مراکز آموزش عالی باشیم و همراه و همدل ناشران بخش خصوصی.
البته فکر میکنم بهطور طبیعی یک تقسیم کاری اتفاق افتاده؛ بهعبارت دیگر خیلی از تولید محتواها و سرمایهگذاریهایی که نیازمند سرمایه کلان و نیازمند حمایت دولتی است، اساساً در بخش خصوصی امکانپذیر نیست یا امکان و سرمایه برای آن وجود ندارد یا اینکه بسیاری از زیرساختها باید در دانشگاهها یا مراکزی مانند مرکز نشر دانشگاهی، مهیا شود و به جای پرداختن به تولید و ترجمه کتابهای روز و درآمدزا که ناشران دیگر توان انجام آنرا دارند، معتقدم مرکز نشر دانشگاهی به سراغ کارهای اساسیتر و زیربناییتر برود؛ علاوهبراین تلاش کنیم کارهایی انجام شود که از آنها عقب افتادیم.
– مصداقی درباره پیشنهاد انجام امور پیشبرنده بفرمایید.
بهعنوان مثال درباره ترجمه معکوس یا ترجمه زینسو. میدانیم در زمینه تولید محتوای علمی بسیار غنی هستیم بهخصوص در حوزه فلسفه، پایه و علوم پزشکی اما اشکالی ایجاد شده که غالب آثار ایرانی در بازارهای بینالمللی منتشر نشده است. پیشتر که در مجموعه موسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران، مسئولیت داشتم، تلاشهای فراوانی کردیم از طریق گرنت و حضور در نمایشگاههای بینالمللی کتاب، تا حدودی به سمت بازارهای بینالمللی حرکت کنیم، تا حق معنوی کتاب نویسندگان ایرانی فروخته شود. تا حدی هم موفقیتهایی را کسب کردیم. در حوزه نشر دانشگاهی نیز این اتفاق باید شکل بگیرد تا آثار پدیدآوران ایرانی در حوزه دانشگاهی، ترجمه و شناخته شود.
بیشتر بخوانید: تشکیل دبیرخانه دائمی فلوشیپ نشر برای تقویت دیپلماسی فرهنگی
میدانیم دهها هزار مقاله علمی، به زبان فارسی منتشر میشود اما در سطح بینالمللی شناخته نمیشود، فقط به دلیل اینکه ترجمه نمیشوند. ترجمه و عرضه جهانی این مقالات کاری نیست که بخش خصوصی به تنهایی قادر به انجام آن باشد بنابراین امیدواریم، با تسهیلگری تلاش و حمایت و ارتباط گسترده با ناشران و مراکز بینالمللی و حمایت گسترده از ترجمه در قالب گرنت و برنامههای متنوع دیگر که در حال تدوین آنها هستیم، انجام دهیم. برنامه دیگر، تولید آثار ارزشمند در حوزههای ترجمه و تالیف که به اعتقاد من، جزو رسالتهای مرکز نشر دانشگاهی است.
برنامه دیگر، طراحی یک سازواره توزیع و انتشار کتابهای دانشگاهی است. خوشبختانه پیش از حضور من در مرکز، تلاش برای طراحی این سازواره، آغاز شده بود و بهزودی با همکاری گستردهای که بین مرکز نشر دانشگاهی و انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی ایجاد شده ارائه خواهد شد. سازواره توزیع و انتشار کتابهای دانشگاهی، به دسترسی آسانتر ناشران و دانشجویان بسیار کمک خواهد کرد. علاوهبراین بهزودی تفاهمنامه همکاری بین مرکز و انجمن، امضا خواهد شد.
– درباره قابلیتهای «سازواره توزیع و انتشار کتابهای دانشگاهی» بفرمایید.
میدانیم سازوارههای متعددی برای عرضه کتابهای دیجیتال و فیزیکی وجود دارد؛ بنابراین در سازواره توزیع و انتشار کتابهای دانشگاهی مرکز نشر دانشگاهی، میخواهیم یک سازوکار اختصاصی برای نشر دانشگاهی و با مشارکت ناشران مختلف بخش خصوصی و وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ارائه شود. هدف نیز دسترسی دانشجویان و مخاطبان کتاب به اطلاعات بهروز و خرید کتابهای فیزیکی و الکترونیکی است. بنابراین تفاوت اصلی این «سازواره» با نمونههای موجود، اتصال با فضای آموزشی و دانشگاهی است. تلاش شده علاوهبر قابلیتهای دسترسی آسان، توجه به حقوق پدیدآورندگان کتاب است. توافقات درخورتوجهی درباره این سازواره با بدنه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری وجود دارد.
– پیشبینی برای رونمایی «سازواره توزیع و انتشار کتابهای دانشگاهی» دارید؟
فاز نخست طرح، حداکثر تا یکماه آینده رونمایی خواهد شد؛ تکمیل این سازواره حداکثر تا یکسال آینده خواهد بود.
– یکی از آسیبهای نشر دانشگاهی که آمار تولید و عرضه منابع دانشگاهی هم موید آن است، رواج فرهنگ جزوهخوانی در بین دانشجویان و تقویت آن با نظر استادان دانشگاه است. مرکز نشر دانشگاهی برای توقف این معضل چه مواضعی میتواند اتخاذ کند؟
نکته مهم و حساسی است. یکی از انتظارات ناشران زحمتکش بخش خصوصی با شروع فصل جدید مرکز نشر دانشگاهی همین موضوع است. اصل بدی که به شدت فراگیر شده به حدی که حتی برخی از استادان دانشگاه نسبت به آسیبهای این معضل ناآگاهند. بارها دیده شده، در گروههای مجازی، برخی استادان با ذوق و شوق، نسخه pdf منابع دانشگاهی را منتشر میکنند؛ نسبت به این اقدام واکنش نشان دادم و حقوق مادی و معنوی پدیدآوران را یادآور شدم. نکته جالب، بیاطلاعی این استاد عزیز درباره حقوق پدیدآور کتاب بود.
نکته دیگر که به نظرم خطرناک است، در همه دانشگاهها حداقل دانشگاههای دولتی یک دکه «علی آقا زیراکسی» وجود دارد که با یارانه کاغذ، فصلهای درخواستی دانشجویان از کتاب را با قیمت ارزان کپی میکنند. کتابهای دانشگاهی و تخصصی درحالی در دکههای زیراکسی دانشگاهها کپی میشود که ۴۰۰ متر آن سو تر از دانشگاه، کتاب در ویترین کتابفروشی وجود دارد اما با توجه به کپی کتاب با کاغذ دولتی، ارزانتر از خرید کتاب تمام میشود. بخشی از رفع معضل به فرهنگسازی مربوط است؛ بهنظرم گاهی باید ممنوعیتهای جدی اعمال شود. وضعیت بدتر، انتشار فایل کتابهای دانشگاهی در فضای مجازی است.
به نظر میرسد، علاوهبر فرهنگسازی، کنترل و سختگیری، تسهیل انتشار کتابهای دانشگاهی است. در مجموع، باتوجه به اینکه جریان کپی غیرقانونی کتابها در فضای مجازی پُررنگ است؛ بنابراین اهداف طراحی «سازواره» پیشگیری از سوءاستفاده از فضای مجازی و انتشار غیرقانونی کتابهای دانشگاهی است؛ بهعبارت دیگر عرضه ارزانقیمت کتاب با تاکید بر رعایت حقوق پدیدآور. تاکید دارم، موازی با چنین طرحهایی، حتماً باید اقدامات قانونی و پیشگیرانه انجام شود، مطابق دیگر کشورها که علاوهبر برخورها و تحریمهای سخت، سایتهای منتشرکننده کتابهای دانشگاهی فیلتر شدند.
هرچند ایران به کنوانسیون بینالمللی کپیرایت نپیوسته اما باید توجه داشته باشیم، به کپیرایت داخلی عمل شود؛ برخی فکر میکنند، قانون داخلی نداریم اما این قانون مانند سایر قوانین محترم است؛ بهویژه اینکه حقوق استادان، نویسندگان و فرهیختگان ایرانی در میان است.
– فناوری pod یا چاپ براساس تقاضا، چند سالی است در ایران مورد توجه قرار گرفته است. مرکز نشر دانشگاهی از چنین قابلیتی استفاده میکند؟
مرکز نشر دانشگاهی یک چاپخانه pod دارد. فناوری نوین چاپ براساس تقاضا چند دهه سابقه دارد اما عمر آن در ایران، کمتر از یکدهه است. متاسفانه برخی ناشران یا افراد سودجو، با این فناوری، کتاب را غیرقانونی و افست منتشر میکنند؛ البته این اقدام غیرقانونی در حوزه کتابهای دانشگاهی تا حدودی کمتر است.
از رفتارهای غیرقانونی و سوءاستفادهها که بگذریم، pod یک نوآوری در صنعت نشر است که ابتدا با هدف بازاریابی کتاب در دنیا شکل گرفت؛ بهعنوان مثال خاطرم هست که سالها پیش در نمایشگاه بینالمللی کتاب فرانکفورت، برخی ناشران یک نسخه از کتاب را عرضه میکردند، برخی فقط برای نمایش یا فروش با قیمتهای بسیار زیاد. در حالی که بهنظر میرسید قیمت در نهایت باید ۱۰ یا ۲۰ دلار باشد اما ۲۰۰ دلار قیمتگذاری شده بود. دلیل این اقدام این بود که کتاب در مرحله pod است؛ بهعبارت دیگر کتاب با تعداد معدودی منتشر میشد با هدف سنجش بازار. حتی به ناشران دیگر امانت داده میشد در مجموع با این نسخهها بازاریابی میکردند.
در ایران، فناوری pod با چنین رویکردی ایجاد نشد؛ درحالی که با توجه به نگرانی ناشران از وضعیت بازار نشر و گرانی کاغذ، بازاریابی براساس این فناوری، امکان درخورتوجهی است؛ بهعبارت دیگر pod کمک میکند بازاریابی قبل ازانتشار شکل بگیرد.
یکی دیگر از کاربردهای pod انتشار کتابهایی است مخاطبان معدودی دارد؛ بهعنوان مثال کتابهای تخصصی که تعداد مخاطبان آن معدود است؛ در مرکز نشر دانشگاهی از این کتابها زیاد داریم و فناوری pod کمک میکند براساس تعداد مخاطبان، کتاب منتشر شود.
البته کتابهایی که با این فناوری منتشر میشوند، از عرضه گسترده و معرفی مطلوب محروم میمانند. علاوهبراین برخی برای سوءاستفادههای شخصی مانند ارتقاء رتبه علمی یا دریافت سهمیه کاغذ یا نمونههای مشابه، مصرفکننده این فناوری هستند. این رفتارها به معنای چاپ کتاب بدون عرضه در بازار و تولید آمار کاذب است.
بهنظر میرسد یکی از راهکارها علاوهبر فرهنگسازی، توجه به عرضه کتاب در قالب سازواره است؛ به این معنا که حداقل آن دسته از کتابهای کاغذی که بازاری ندارند، با رعایت حقوق مادی و معنوی، الکترونیکی عرضه شوند؛ همانطور که بسیاری از دانشگاهها، کتاب الکترونیک را به شکل محدود منتشر میکنند.
– بهعنوان کارشناس حوزه نشر با سابقه تدریس در دانشگاه و مسئولیتهای فرهنگی و امروز در جایگاه رئیس مرکز نشر دانشگاهی، درباره وضعیت کتابخوانی دانشجویان چه پیشبینی دارید؟ کارشناسان به ویژه استادان و ناشران معتقد هستند، سهم دانشجویان از بازار کتاب بسیار اندک است.
باید توجه داشت که کاهش ساعت مطالعه کتاب در بین دانشجویان، یک اتفاق جهانی است. تجربه و تصویر من از حضور در کشورهای توسعهیافته، مطالعه مردم در زمانهای مختلف ازجمله هنگام سفرهای درون شهری است اما حالا مشغول تلفنهای همراه هستند. هرچند هنوز تک و توک، کتابخوان وجود دارد؛ بنابراین گوشیهای همراه و فضای مجازی برکاهش ساعت مطالعه اثر گذاشته اما در ایران شدیدتر است.
یکی از دلایل آن به مسائل اقتصادی مرتبط میشود؛ بنابراین میبینیم روزبهروز سبد فرهنگی درحال کوچک شدن است. بهنظر میرسد با وجود مشکلات کشور، از کالاهای فرهنگی بیشتر حمایت شود. اقدامات رسانهها هرچند قابل تقدیر است اما صرفاً تشنگی را ایجاد میکند؛ بنابراین تبلیغات به شرطی موثر است که یارانه و حمایتی وجود داشته باشد. علاوهبراین میدانیم ناشران، بهسختی چراغ نشر را روشن نگه داشتهاند.