
شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران یکی از شناختهشده ترین مراکز چاپ کشور است که محصول ارزندهاش، کتاب درسی، در خاطرهی چندین نسل ماندگار است و شمیم کتابهای درسی با بوی ماه مهر و عطر مدرسه عجین شده.
مدیریت چاپخانه کاری استرسزا و حساس است، یک شغل با مسئولیت زیاد که تمرکز بالایی را طلب میکند. دراینبین مجموعههایی هستند که علاوه بر رعایت تمامی مقتضیات کمی و کیفی در حوزهی چاپ، لازم است تولید خود را در بازه زمانی مشخص و تمدیدناپذیر ارائه کنند و در قالب یک مجتمع بزرگ چاپی، مسئولیتهای دیگری نظیر توزیع محصول، برآورد دقیق و شفاف درآمدها و هزینهها، تامین مواد و قطعات، انبارداری، نوسازی ماشینآلات و مدیریت منابع انسانی را عهدهدار شوند که این مسائل سختی کار آنها را مضاعف میکند.
شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران یکی از شناختهشده ترین مراکز چاپ کشور است که محصول ارزندهاش، کتاب درسی، در خاطرهی چندین نسل ماندگار است و شمیم کتابهای درسی با بوی ماه مهر و عطر مدرسه عجین شده.
خبردار شدیم که یک دستگاه مدرن آلمانی در رستهی چاپ رول به ناوگان این مجموعهی حرفهای اضافهشده است و کنجکاویمان ما را به کیلومتر 17 جاده مخصوص کشاند. به همین بهانه به دیدار مهندس سیدمحمد موسویکیانی، مدیرعامل شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران رفتیم.
کمبود و گرانی کاغذ و دیگر ملزومات چاپی از مقولاتی هستند که بسیاری از افراد، چاپخانههای دولتی و یا چاپخانههایی که سفارش تضمینشده دارند را از آنها مبرا میدانند. تأثیر کمبودها بر کار این شرکت معظم، توضیح پیرامون تغییر روال عرضه و توزیع کتابهای درسی در کنار لزوم و مزیتهای خرید دستگاه و تکمیل خط تولید، از مباحثی بودند که در گفتوگوی ما با این مدیر زبده و کار بلد مطرح شدند.
هنگام عکس برداری، تابلو خطاطی شدهای در ویترین کتابخانهی اتاق مهندس موسوی کیانی توجه من را جلب کرد. در این تابلو قطعه شعری با خط خوش نقش بسته بود و جایی قرار داشت که نگاه هر بینندهای را جذب میکرد. این دو بیت شعر سروده زندهیاد مجتبی کاشانی، راز موفقیت یک مدیر و یک مجموعه بود، کسانی که آموختهاند خوشی و ناخوشی، تلخی و شیرینی، فراز و فرود و موفقیت و شکست توأمان هستند و باید با قبول قدر، درایتمندانه از قضا گذشت.
در این مقاله می خوانید
تهیه کاغذ با اعمال شاقه
شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران یک چاپخانه خصوصی محسوب میشود و مانند سایر چاپخانهها، کاغذ را از سفارشدهنده یعنی وزارت آموزشوپرورش دریافت میکند.
هر سال سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزشوپرورش کمیتهای را تعیین میکند که مسئولیتش خرید کاغذ برای چاپخانه افست و شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران است. این کمیته کاغذهای مورد نیاز یک سال انتشار کتابهای درسی را برآورد میکند و برای تهیه آن آگهی مناقصه خرید کاغذ و مقوا در جراید داخلی و خارجی منتشر میکند. هنگامیکه مناقصه برگزار و شرکت تأمینکننده مشخص شد، عملیات اجرایی خرید و ترخیص به ما و شرکت افست واگذار میشود.
سال گذشته شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران پروفرمای خود را تحویل مبادی ذیربط داد و بعد از ثبت سفارش و روندهای مرسوم، حمل کاغذ و مقوا خریداری شده و عملیات واردات آغاز شد.
در میانهی انجام امور ترخیص کاغذ و مقوا، با اعلام ناگهانی بانک مرکزی مقوای جلد کتاب درسی در گروه دوم کالایی قرار گرفت و قیمت آن از ارز دولتی به ارز نیمایی تغییر پیدا کرد. این اتفاق حدود ۱۷ تا ۱۸ میلیارد تومان به دو مجموعه افست و شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران هزینهی پیشبینی نشده تحمیل کرد. بماند که تامین ارز نیمایی هم مشکلات زیادی را برای ما به همراه داشت و انرژی و زمان بسیاری را هدر داد.
البته ما با تحریمها بیگانه نیستیم و قبلاً هم در چنین پیشامدهایی با گرفتن وام از بانکها و اخذ تسهیلات، نقدینگی لازم را تامین کرده بودیم اما گرانی و کمبود بیسابقهی کنونی، کار را بسیار مشکل کرده است.
برای سال تحصیلی پیش رو، ۳۰ هزار تن کاغذ خریداری کرده بودیم که هنوز حدود سه هزار تن آن را تحویل نگرفتهایم. قبل از تحریمها، کاغذهای موردنیاز ما از طریق کشتیرانی به بندرعباس میرسید و با نظارت ما، توسط کارگران و حتی لیفتراکهای مناسبی که خودمان تدارک دیده بودیم تخلیه و بارگیری و به تهران ارسال میشد. این دقت و وسواس به دلیل سالم ماندن محموله کاغذ و جلوگیری از آسیب فیزیکی و شیمیایی لازم بود. اما اکنون به بندر جبل علی (واقع در دبی) میرود و از آنجا به ایران حمل میشود که این دوبارهکاری آسیبهای زیادی را به محموله وارد میکند.
مضافاً اکنون هیچ نظارتی بر جریان تخلیه و بارگیری نداریم و استفاده از لیفتراک های نامناسب و کارگران بیدقت و حمل در کانتینرهای فرسوده و کثیف و آغشته به روغن و … باعث آسیب به کاغذهای ما شده و مقدار قابل توجهی باطله در رول های کاغذ به دلیل صدمات فیزیکی و یا آلودگی با مواد نفتی و شیمیایی داریم. اما از طرف دیگر ما چارهای جز تن دادن به این نوع حملونقل نداریم، این مشکلی است که به اجبار وجود دارد و حل آن از عهدهی ما خارج است.
یکی از مشکلات دیگر پیرامون این نوع حملونقل متوجه پرداخت دستمزدها است. بنا به درخواست این شرکتها کلیه هزینهها باید به دلار پرداخت شوند، دلاری که ما باید آن را از بازار آزاد تهیه کنیم و هزینهی گزاف و غیرمستقیمی را متوجه کارمان میکند.
میتوان گفت که هزینههای حملونقل ما با پیش آمدن تحریمها چند برابر شده و متاسفانه هیچ نوع بیمه و جبران خسارتی هم متوجه محمولههای ما نیست. این مسائل روز به روز بر تعدد مشکلات کار ما میافزایند و این در حالی است که همکاران ما در صنف گمان میکنند که چون سفارشدهندهی دولتی طرف حساب ما است و تیراژ تضمینشدهای داریم، از مشکلات بیخبر و فارغ هستیم.
بهرحال، با همهی این سختیها در حال حاضر دغدغه جدید ما بحث تأمین بودجه ارزی برای کاغذ سال تحصیلی آینده است، چون مناقصه برگزار شده و تامینکننده مشخص شده و باید پول پرداخت کنیم. کاغذ مصرفی ما فعلاً در مرحلهی ثبت سفارش در گروه دو مشخصشده اما تا جایی که میدانم وزارتخانه به دنبال رایزنی برای تخصیص بودجه و یا انتقال آن به گروه اول کالاهای تجاری است.
در صورتی که چنین توافقی به عمل نیاید، هزینه های زیادی متوجه کار میشود که حتی با گرفتن وام هم بازپرداخت آن از توان ما خارج است و برای تولید کتابهای درسی مهر سال 99 که از شهریورماه 98 آغاز میشود با مشکل روبرو خواهیم بود. همچنین اگر ارز دولتی برای خرید کاغذ مورد نیاز تولید کتابهای درسی تخصیص نیابد، قیمت کتاب درسی افزایش خواهد یافت که شاید تهیه آن برای برخی از خانوارهای پرجمعیت مقدور نباشد.
ما هنوز کتابهای خود را با قیمت قبلی منتشر میکنیم و بهای پشت جلد آنها در سال ۹۸ تفاوت محسوسی نداشته و در حد همان چند درصد معمول افزایش پیدا کرده است. در کشورهای پیشرفته وسایل کمکآموزشی و زیرساختهای مدرنی وجود دارد اما در کشور ما کماکان کتاب درسی اولین مرجع محسوب میشود و دولتمردان ما باید اهمیت آن را در امر آموزش درک کنند.
بحران کاغذ یکی از مهمترین مسائل پیش رو است و متاسفانه در داخل کشور نیز چشمانداز خوبی برای تامین آن از طریق تولید داخلی وجود ندارد. بد نیست که برای شفافیت بیشتر موضوع و رفع ابهامات پیش آمده به یکسری از مستندات درباره تلاشها و هزینههای مادی و معنوی که برای تهیه کاغذ ایرانی داشتهایم، اشاره کنم. دیماه سال ۱۳۹۶ شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران سفارش پنج هزار تنی کاغذ را تسلیم شرکت چوب و کاغذ مازندران کرد. ما ۳۰ درصد از کل مبلغ قرارداد را پرداخت کردیم و بنا شد که نهایتاً تا ۲۰ اسفند همان سال کاغذها تحویل داده شود.
هنگام تحویل از طرف چوب و کاغذ به ما مراجعه کردند و توضیح دادند که مشکلاتی پیشآمده و در پرداخت مزد کارگران تأخیری رخداده که برای حل آن به کمک مشتریان عمدهشان ازجمله ما نیاز دارند. شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران مبلغ یک میلیارد تومان دیگر به این مجموعه پرداخت کرد و آنها در عوض قول دادند که در فروردینماه 97 سفارش مذکور را به ما تحویل دهند اما باز هم بدقولی کردند. این دوستان متوجه نبودند که تعهدات شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران در مقیاس ملی است و با دیگر چاپخانهها متفاوت است و ما باید در زمان مقرر بدون هیچ عذری کتابهای درسی را به دست دانشآموزان برسانیم.
نامهنگاریهای زیادی با این شرکت صورت گرفت اما توفیقی حاصل نشد و این پروسه که بنا بود دو ماهه به نتیجه برسد، یک سال از عقد قرارداد گذشته، هنوز کاغذها به صورت کامل تحویل ما نشده است و در کمال تعجب در دیماه سال ۹۷ بود که ما نامهای از این مجموعه دریافت کردیم که خبر از افزایش قیمت کاغذ میداد و برای تحویل سفارشهای ما درخواست پرداخت مابهالتفاوت میکرد!
سفارش ما با قیمت کیلویی سه هزار و 100 تومان ثبت شده بود و حالا بعد از یکسال خواب سرمایه آنها چیزی بیش از دو برابر قرارداد اولیه طلب میکردند! در صورتی که تمامی مراحل اخذ قرارداد ما به قبل از تحریمها و ایجاد مشکلات ارزی برمیگشت و نقض قرارداد از طرف آنها صورت گرفته بود.
در نهایت موافقت کتبی خود را با شرط جدیدشان اعلام کردیم و ما بالاخره با تحمل گرفتاریهای زیاد سفارش خود را از آنها تحویل گرفتیم. البته بنده بعد از دریافت محموله کاغذها، نامهای به شرکت چوب و کاغذ مازندران نوشتم و تقاضای ضرر و زیان به دلیل تاخیر در تامین و اجرای مفاد قرارداد کرم. من گفتم شما کارشناسان خود را بفرستید تا ضرر و زیان ما در این مدت را محاسبه کنند و آنوقت به موضوع مابهالتفاوت مورد نظرتان پرداخته میشود. من امانتدار سهامداران هستم و باید پاسخگوی تاخیر و ضررهایی که متوجه تولید ما بر اثر بیتعهدی شما شده باشم.
واقعیت این است که خرید کاغذ از تولیدکنندهی ایرانی کاملاً به نفع ما است، علیالخصوص در این شرایطی که واردات هر روز سختتر میشود، اما متأسفانه گویا در بحث زیرساختها مشکلاتی وجود دارد که تاکنون جلوی تحقق این امر را گرفته است. ما برای کمک به تولید کاغذ داخلی آماده بودیم، بارها جلسه گذاشتیم و اعلام آمادگی کردیم، کارشناسان آنها چند دفعه در مجموعهی چاپ و نشر کتابهای درسی ایران حضور پیدا کردند و ما مشکلات کاری خود و کمبودهای کاغذ تولیدی آنها را متذکر شدیم اما در نهایت توفیقی حاصل نشد.
سال گذشته که مدیرعامل مجموعه چوب و کاغذ مازندران تغییر کرد، به امید تغییر روال تماس دوبارهای بین ما برقرار و جلسه گذاشته شد. نتیجهی نشست مشترک ما و شرکت افست با مجموعه تولیدی چوب و کاغذ مازندران، ثبت سفارش ۱۰ هزار تنی بود. طبق قرارها بنا شد که این ده هزار تن بهصورت هر ماه دو هزار تن به ما تحویل داده شود و پس از نوبت اول، بهای هر مرحله از سفارش با قیمت روز دلار محاسبه و دریافت شود که تاکنون هیچ خبری از آن نشده است.
همواره از ما ایراد گرفته میشود که چرا از کاغذهای تولید داخل استفاده نمیکنید و رو به واردات آوردهاید. این ایرادات بدون توجه به اهمیت زمانبندی کار ما وارد میشد و در نهایت بر آن شدیم که یکبار برای همیشه قضیه را مشخص کنیم. ما تمامی تولیدکنندگان داخلی را دعوت کردیم و پیشنهاد خرید تولیداتشان را دادیم که همگی مشکلات خود برای تولید را بیان کردند و به عدم توانایی خود اذعان داشتند. ما این موضوع را در حضور کارشناسان اداره بازرسی کل کشور صورتجلسه کردیم تا حقایق روشن شود و ما به عدم پشتیبانی از تولیدات داخلی متهم نشویم.
تغییر در روند توزیع کتاب
توزیع کتاب برای دانش آموزان سال اول چند سالی است که از شکل اولیه خارج شده و بهصورت ثبت سفارش آنلاین در سامانه درآمده است. لازم به ذکر است که توزیع کتاب توسط ما انجام میشود اما دستورالعمل چگونگی آن توسط سازمان آموزش و پرورش ابلاغ میشود. طبق اعلام این سازمان بنا شد که ما در سال جدید، سه سال انتهایی یعنی پایههای دهم یازدهم و دوازدهم را بنا به ثبت سفارش آنلاین توزیع کنیم و از سال بعد تمامی شش سال را به این شکل دربیاوریم تا از این طریق آمار حقیقیتری به دست بیاید.
پیش از این آمار صحیحی وجود نداشت، کتابفروش میزان بیشتر از نیازش سفارش میداد و بعد از گذشت چند ماه از سال تحصیلی آنها را مرجوع میکرد که در برخی موارد به علت تغییر کتابهای سال جدید چارهای جز باطله کردن این کتابهای مرجوعی وجود نداشت. در موارد دیگر دانشآموزی تغییر رشته میداد و چون اعلامی برای آن وجود نداشت آمارها به هم میخورد. ما عملاً بعد از توزیع اصلی در کتابهای متعددی با نوبت چاپ چندباره روبرو میشدیم که این مسئله هزینههای اضافی به مجموعه وارد میکرد و از طرفی دیگر میزان مرجوعیها را بالا میبرد که در مورد مشکلات آن صحبت کردیم.
تدابیر پیشبینی شده، آمارها را دقیق می کند و تیراژ را بر اساس نیاز شکل میدهد. این مسئله در صرفهجویی کاغذ و دیگر ملزومات و استهلاک دستگاههای ما بسیار مؤثر است و از همین رو به عنوان روال صحیح عرضه و توزیع از این پس توسط مجموعه ما پیگیری خواهد شد.
بیشتر بخوانید: کاغذ مورد نیاز شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران تامین می شود
منرولند
بسیاری از کتابهای درسی که چاپ آن به عهده ما است در قطع رحلی هستند و این در حالی است که برای چاپ این قطع تنها یک ماشین رول به نام کرومومن در اختیار داریم که اکنون نزدیک به دو دهه است که در سایت ما در حال کار به صورت ۲۴ ساعته با بالاترین سرعت است و در صورت بروز مشکل فنی برای این ماشین کارهای ما عقب میافتاد.
اکنون تهیهی قطعات و لوازمیدکی بسیار مشکل شده است. این معضل علیالخصوص در هنگامیکه نیاز به بردهای الکترونیک پیش میآید نمود بارزتری دارد، این قطعات چون معمولا کارکرد دوگانه دارد در لیست سیاه تحریم قرار گرفتهاند. گاهی هم شرکت تامینکننده مستقیماً درخواست را رد نمیکند بلکه میگوید برای مسائل مالیاتی تبادل پول باید از طریق حوالههای بانکی صورت بگیرد و چون این امکان به علت تحریمها برای ما مقدور نیست، از تحویل قطعه به ما سرباز میزنند.
ما مجبوریم برای عمل به تعهد خود تا حد امکان تهدیدها را کم کنیم و با پیشبینی دائم به فکر مدیریت اوضاع باشیم که در این میان تعبیهی دستگاههای جایگزین در بخشهای مختلف چاپخانه یکی از مقولات اجتنابناپذیر است.
ماشین جدید به نام یورومن ما در قطع رحلی چاپ میکند و سرعت آن دو برابر دستگاه قبلی است. دستگاه پیشین ما در نهایت سرعت خود میتوانست ساعتی ۳۵ هزار فرم ۱۶ صفحهای چاپ کند و دستگاه جدید با همین سرعت فرمهای ۳۲ صفحهای چاپ میکند.
همانطور که در خلال بحث هم اشاره شد ما یک چاپخانهی معمولی نیستیم و سفارشهایمان یکزمان مشخص و غیرقابل تخطی دارند که روند کاری را تحت تأثیر قرار داده و حساسیت ایجاد میکند. توقف کار ماشین روتاتیو فعلی با کاتآف قطع رحلی همواره دلهره تاخیر در تولید کتاب و ایفای تعهداتمان را ایجاد میکرد و اکنون این دستگاه جدید اطمینان قلبی را به مجموعه داده و تمرکز و آرامش زیادی را به ما ارزانی داشته است.
ما همین کار را سال 96 با خرید یک دستگاه رول یونیست ۷۰ از روزنامه ایران برای چاپ کتاب در قطع وزیری انجام دادیم و در واقع دومین ماشین روتاتیو یونیست را به مجموعه خود افزودیم که کمک شایانی به ما در سرعت و افزایش تیراژ تولید کرد و موفقیت این تجربه بود که تردید ما را از چنین سرمایهگذاری رفع کرد. کار دستگاه جدید ما بهزودی آغاز خواهد شد و به این ترتیب توان بیشتری در اختیار مجموعه چاپ و نشر کتابهای درسی قرار میگیرد و ما میتوانیم با فشار و استرس کمتری کتابها را سر وقت به دانشآموزان کشور برسانیم.
این حرکت قدرت مضاعفی را به مجموعه چاپ و نشر کتابهای درسی افزود که ما با تکیه بر آن میتوانیم در برخی ماهها یک شیفت از ساعات کاری خود را کم کنیم. این مسئله علاوه بر در اختیار گذاشتن وقت بیشتر و کم کردن استهلاک دستگاهها، در اتلاف انرژی و نیروی کار ما هم مؤثر واقع خواهد شد و روند را از نظر اقتصادی بهصرفهتر خواهد کرد.
کیفیت برتر چاپ از دیگر مزیتهای دستگاه جدید ما است. دستگاه رول یورومن در بخش استکر بهصورت اتوماتیک تختهگذاری و بلوکبندی میکند که این کار سرعت تولید را به میزان قابلتوجهی افزایش میدهد. ما در سالیان پیش مجبور میشدیم سرعت ماشینهای چاپ خود را بنا به توان نیروهای انسانی فعال در مجموعه کاهش دهیم و این مسئله همیشه ما را آزار میداد که در این مورد جدید چنین مشکلی وجود ندارد و میتوان از حداکثر ظرفیت آن استفاده کرد. خط تولید تماماتوماتیک این ماشین از تعداد اپراتورهای چاپ معمول مورد نیاز کم میکند که خود این مسئله بهرهوری آن را تا حد زیادی افزایش میدهد.
البته وقتی ماشینی تماماتوماتیک میشود باید مواد مصرفی و اولیه استاندارد هم برایش تامین کرد. به عنوان مثال تختههای استکر بلوکبند این ماشین خاص است و ما باید به هر طریقی شده آن را تامین کنیم و یا تسمه های پلاستیکی که بلوکها با آن بسته میشوند باید از آج و جنس مناسبی برخوردار باشند که با ارایه نمونه به کارخانههای سازنده سعی در تامین داخلی آن داریم. میبینید که مشکلات ما در چنین ورطهای کم نیست اما مصمم و با پشتکار ایستادهایم تا آنها را رفع کنیم.
خوشبختانه ما با مدیریت اوضاع و پیشبینی خوبی که داشتیم ملزومات و قطعات موردنیاز دستگاههایمان را در سالهای اخیر تهیه و انبار کردهایم و تا مدتهای مدید به چیزی احتیاج نداریم اما بههرحال نیازها در کار ما خبر نمیکنند و باید برای اطمینان بازار در دسترسی وجود داشته باشد. آرزو میکنیم که مشکلات پیشآمده هرچه زودتر رفع شوند تا سرعت چرخ صنعت ما بیشتر شود و دوباره به روزهای رونق برگردیم.
نویسنده: میلاد حاتمی لندی
منتشر شده در شماره 172 نشریه چاپ و نشر- خرداد 1398